همانطور که برای ساخت یک ساختمان شما نیاز به یک نقشه دارید تا بدانید جای هرچیز کجاست مثلا مسیر برق ساختمان از کجا می گذرد ، درها کجا هستند ، راه ورود و خروج کجاست و هر واحد در کدام طبقه ساختمان قرار دارد در شبکه نیز لازم است بدانید ارتباط شبکه شما چه مسیری را طی می کند و در هر مسیری چه اتفاقی برای داده های شما می افتد. این کار به دو صورت به شما کمک می کند:
مدل OSI یا Open System Interconnection یک مدل مرجع برای ارتباط بین دو کامپیوتر می باشد که در سال ۱۹۸۰ طراحی گردیده است. هر چند امروزه تغییراتی درآن به وجود آمده اما هنوز هم کاربردهای فراوانی در اینترنت و به خصوص در معماری پایه شبکه دارد. هدف عمده این مدل، ارائه استانداردی به تولید کنندگان محصولات شبکه ای به منظور تولید محصولاتی سازگار با سایر تولید کنندگان است (جهت امکان کار با یکدیگر). این مدل بر اساس لایه بندی قراردادهای برقراری ارتباط که همزمان روی دو سیستم مرتبط اجرا شده اند پایه ریزی شده است که این امر بسیار سرعت و دقت ارتباط را افزایش می دهد. مدل مرجع TCP/IP که در مقاله پیشین به شما معرفی شد، بصورت کاربردی بیشتر از OSI مورد استفاده قرار می گیرد اما بعنوان مدل درسی و مدل تئوری برای یادگیری مورد استفاده قرار نمی گیرد. این قراردادها بصورت طبقه طبقه در هفت لایه تنظیم شده اند که در زیر بررسی خواهند شد.
لایه هفتم : Application layer یا لایه کاربردی : این لایه رابط بین کاربر و سیستم عامل محسوب می شود و همانطور که از اسمش پیداست ، شما بوسیله این لایه با نرم افزارهای کاربردی ارتباط برقرار می کنید برای مثال شما وقتی از نرم افزار Internet Explorer یا IE برای ارسال درخواست باز کردن صفحه وبی مانند گوگل استفاده می کنید در حقیقت ار پروتکل HTTP برای ارسال درخواست خود توسط این نرم افزار اسفاده کرده اید که همه اینها در لایه هفتم از مدل OSI فعالیت می کنند . این لایه تنها لایه ای است که کاربر می تواند آن را بصورت ملموس حس کند و با آن ارتباط برقرار کند. از نمونه پروتکلهایی که در این لایه فعالیت می کنند می توان به HTTP ، FTP ، TELNET ، SNMP ، POP3 و مشابه آنها اشاره کرد .
لایه ششم : Presentation layer یا لایه نمایش : همانطور که از اسم این لایه پیداست نحوه نمایش اطلاعات را به ما نشان می دهد . بعنوان مثال در این لایه تعیین می شود که اطلاعات چگونه رمز نگاری شود یا چگونه فشرده سازی شود . در این لایه قالب بندی داده ها انجام می شود و همچنین کپسوله سازی اطلاعات جهت ارسال در شبکه و هماهنگی با سیستم عامل جهت شیوه یا نوع ارسال اطلاعات تعیین می شود .
لایه پنجم : Session layer یا لایه نشست : در هنگام برقراری یک ارتباط بین دو کامپیوتر اصطلاحا یک جلسه یا نشست برقرار می شود .همانطور که در یک جلسه یک منشی جلسه وجود دارد که زمان شروع ، اطلاعاتی که در جلسه قرار است مطرح شود ، مدت زمان جلسه و زمان پایان آن را تعیین می کند در کامپیوتر نیز این لایه وظیفه مدیریت این نشست بین کامپیوترها را بر عهده دارد . در حقیقت این لایه ۳ وطیفه بر عهده دارد که به ترتیب :make یا ایجاد کردن جلسه ،maintain یا مدیریت جلسه ،terminate یا پایان دادن به جلسه را بر عهده دارد .
لایه چهارم : Transport layer یا لایه انتقال : این لایه یک اتصال منطقی ( و نه فیزیکی ) نقطه به نقطه بین دو پایانه ارتباط مثلا بین دو دستگاه کامپیوتر ایجاد می کند . در این لایه دو روش برای این کار وجود دارد :
اتصال گرا ( connection-oriented ) : که مربوط به ارسال در پروتکل تی سی پی ( TCP ) است . در این پروتکل که اتصال گرا میباشد وظیفه کنترل جریان با قابلیت اعتماد بالا را دارد.
غیر اتصال گرا ( connectionless ) : که مربوط به ارسال در پروتکل یو دی پی ( UDP ) است . ( این پروتکل غیر متصل میباشد و برخلاف TCP از سرعت بالا تری برخوردار است، اما قابلیت اعتماد آن کمتر است. بعدا مفصل به این ۲ پروتکل می پردازیم . )
لایه سوم : Network layer یا لایه شبکه یا Router layer یا IP address layer : پروتکل معروف IP در این لایه کار می کند . روتینگ هم در این لایه انجام می شود . روتینگ را می توان با یک عملیات ۲ سوالی تصور نمود :
برای مقصد داده شده از روتر محلی چند مسیر معتبر وجود دارد ؟
“بهترین” مسیر برای رسیدن به آن مقصد کدامیک است ؟
اگر سوئیچ یا پلی در این لایه کار کنند دیگر «سوئیچ کردن» یا «پل زدن» انجام نمیدهند بلکه «مسیر یابی یا routing» می کنند.
لایه دوم : Data link layer یا لایه ارتباط داده یا MAC address layer یا Hardware address layer یا Physical layer، سوئیچها و پلها ( bridges ) و ایستگاههای اتصال بی سیم ( Wireless Access Points یا WAPs ) نیز در این لایه فعالیت می کنند و همچنین داشت یادم می رفت ؛ مودم محبوب ای دی اس ال شما و مودم عادی هم در این لایه جا می گیرند .چهار اصطلاح مهمی که در این لایه هست می گیرند عبارت اند از :
Ethernet یا ایترنت
کنترل ارتباط داده های سطح بالا یا High Data Link Control یا HDLC
پروتکل نقطه به نقطه یا Point-to-point protocol یا PPP
بازپخش ساختار یا Frame relay
در نظر داشته باشید اصطلاح خطایابی یا error detection در این لایه صورت می پذیرد و از طریق فرایندی بنام Frame check sequence .
لایه اول : Physical layer یا لایه فیزیکی : جایی که اطلاعات بازجویند اصل خویش ! جایی که اطلاعات به ۰ و ۱ تبدیل می شوند و رهسپار کابل میشوند …
۶ comments. دیدگاه جدید بگذارید
بسیار عالی توضیح دادی. در این حد که منه بی حوصله اومدم این متن تشکر رو تقدیمت کنم. خیلی دقیق ساده سازی شده و به اسونی قابل یادگیریه.
سلام سامان عزیز،
باعث خوشحالی و افتخار ماست که این مقاله مورد توجه و استفاده شما قرار گرفته. 🙂
کاش بیشتر توضیح میدادید و از اصطلاحات تخصصی کمتر استفاده میکردید
سلام دوست عزیز، ممنونم که نظر خودتونو با ما به اشتراک گذاشتید. لطفاً هر جایی از مقاله که برای شما غیرقابل فهم بود را بفرمایید تا در صورت امکان مقاله سادهسازی شود.
بی نظیر توضیح دادی دمت گرم بارها این اصطلاحات رو خونده بودم ولی الان فهمیدم به چه دردی میخورن و مفهومی فهمیدم عالییییی
درود بر شما
از مقاله زیبا و روان شما سپاس گزارم
با اجازه یه چند تا ایراد می خواستم بگیرم اولا اینکه سه جا اشتباه تایپی داشتین تعین رو اشتباه نوشتین تعیین صحیح است در قسمت لایه پنج و شش و دوما اینکه یازبخش در قسمت لایه دوم اشتباه نوشتین بازپخش بوده و سوم اینکه فرآیند تعیین مسیر در لایه شبکه انجام میگیره و انتشار داده ها و عملیات مختلف و عیب یابی و … روی لایه دوم انجام میگیره و به لایه پایین تر اطلاعات رو انتقال میده و اگر هم اینطور باشه در مدل فیزیکی این اتفاق قابل انجام هست نه مدل فرضی ترسیم شده osi”اگر سوئیچ یا پلی در این لایه کار کنند دیگر “سوئیچ کردن” یا “پل زدن” انجام نمیدهند بلکه “مسیر یابی یا routing” می کنند .” اگر من اشتباه میکنم لطف کنید توضیح بدید.
موفق و سلامت باشید